Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-03@20:40:05 GMT

چرا پوتین اجازه داد پریگوژین برود؟

تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۶۷۸۸۶

کاترین استونر، مدیر مرکز دموکراسی، توسعه و حکومت قانون (CDDRL)، عضو ارشد موسسه مطالعات بین المللی فریمن اسپوگلی و استاد علوم سیاسی در دانشگاه استنفورد است. کتاب‌های متعددی از او در مورد سیاست روسیه منتشر شده اند از جمله "مقاومت در برابر دولت: اصلاحات و کاهش در روسیه پس از شوروی" (کمبریج، ۲۰۰۶)، "پس از فروپاشی کمونیسم: درس‌های مقایسه‌ای از گذار" (کمبریج، ۲۰۰۴) و "ظهور مجدد روسیه و اهداف آن در نظم جدید جهانی" (انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۲۰۲۱).

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در کتاب "ظهور مجدد روسیه و اهداف آن در نظم جدید جهانی" استدلال می‌کند که دولت‌های اقتدارگرا برای حفظ اعتبار و محبوبیت خود در داخل، سیاست خارجی ماجراجویانه و توسعه‌طلبانه با رنگ و بوی ملی گرایانه را در بیرون دنبال می‌کنند.    از دید او برای چنین دولت‌هایی حفظ ثبات سیاسی و ترساندن مردم از "توطئه‌های دشمن خارجی" کلید سرکوب اپوزیسیون، جامعه مدنی و توجیه سیاست‌های اقتدارگرایانه داخلی و خارجی است. او می‌نویسد: "رقابت جدید جهانی انتخاب استراتژیک رژیم پوتین است که می‌خواهد روسیه را به خصوص در چشم مردمانش دو‌باره بزرگ کند. در واقع، ترس رژیم از بی ثباتی در خیابان‌های روسیه بیش‌تر است تا هراس از ناتو".   به گزارش فرارو به نقل از آتلانتيک، با اعلام توافقی که ظاهرا با میانجیگری "الکساندر لوکاشنکو" رئیس جمهور بلاروس صورت گرفت، "یوگنی پریگوژین" رهبر شورشیان واگنر در ازای توقف کارزار پیش‌روی به سمت مسکو، اجازه بازنشستگی در بلاروس را پیدا می‌کند. "دیمیتری پسکوف" سخنگوی کرملین اشاره کرد که این توافق به دلیل هدفی والاتر که همانا جلوگیری از خونریزی، اجتناب از رویارویی داخلی و جلوگیری از درگیری با نتایج غیرقابل پیشبینی، صورت گرفت. این در حالیست که تنها چند ساعت پیش از آن پوتین در سخنرانی‌ای تلویزیونی از شورش پریگوژین تحت عنوان خیانت یاد کرد؛ خیانتی که به قلب دولت روسیه ضربه زده است.   به نظر می‌رسید که او مردم روسیه را برای یک جنگ داخلی آماده می‌کرد. بنابراین، رفتن پریگوژین به بلاروس به معنای واقعی کلمه دست کم در ظاهر عجیب و غریب به نظر می‌رسد. این امر زمانی عجیب به نظر می‌رسد که در روسیه حتی می‌توان نوجوانان را  به خاطر ارسال و بیان مطلب انتقادی نسبت به "عملیات نظامی ویژه"  زندانی کرد و چهره‌هایی، چون "ایلیا یاشین" و "ولادیمیر کارا" از منتقدان لیبرال به دلیل انتقاداتشان از جنگ اوکراین به ۸.۵ و ۲۵ سال زندان محکوم شده اند. در حالی که اسلحه آنان کلمه بود؛ اسلحه پیگوژین تانک و تفنگ بود.   ممکن است تصور شود که رهبری یک شورش مسلحانه برای رژیم بسیار مشکل سازتر از برخی توئیت‌ها و مصاحبه‌ها است. بنابراین، "هدف عالی" که پریگوژین به خاطر آن از قلاب رها شد چه بوده است؟ بدیهی است که ترس واقعی در کرملین از شورش پریگوژین این بود که منجر به شورش نظامی گسترده‌تر شد. در واقع، قابل توجه است که پریگوژین پس از اعلام مقاصد خود در تلگرام با هیچ مقاومتی در کارزارش به سمت شهر روستوف آن دون، مقر ناحیه نظامی جنوبی روسیه مواجه نشد.    او توانست ظرف مدت چند ساعت مرکز فرماندهی را تصاحب کند. فتح سریع روستوف و سفر سریع او به شمال، به سمت مسکو نشان داد که برخی از واحد‌های نیرو‌های دفاعی روسیه مستقر در مسیر، ممکن است حداقل به طور منفعلانه و شاید حتی فعالانه از ماموریت او حمایت کرده باشند.   با توجه به اینکه جنگ در اوکراین برای ارتش روسیه بد پیش رفته، اگر برخی از افسران جوان ارتش با گلایه‌های پریگوژین علیه فرماندهی عالی روسیه ابراز همدلی کرده باشند موضوعی قابل درک است. برآورد تلفات به ۲۵۰۰۰۰ نفر می‌رسد که شاید یک چهارم آنان کشته شده‌اند. طبق گزارش‌ها فرماندهان نیرو‌های خود را در نبرد رها کرده اند، فساد بیداد می‌کند و سربازان با تدارکات و آمادگی ناکافی به عنوان گوشت جلوی توپ استفاده می‌شود.   سخنرانی پوتین هشداری صریح در مورد پیوستن به شورش ارائه داد و تایید ضمنی این بود که پریگوژین با حرکت به سمت مسکو طرفدارانی پیدا خواهد کرد. علاوه بر این، این واقعیت که مسکو به وضوح برای یک نبرد طولانی و خونین آماده می‌شد نشان می‌دهد که نگرانی واقعی از قریب الوقوع بودن یک درگیری گسترده‌تر وجود داشت.   ستون مزدوران پریگوژین در کمتر از ۲۰۰ کیلومتر خارج از شهر متوقف شد بنابراین، پوتین دلایل زیادی داشت تا به لوکاشنکو اجازه دهد تا برای پایان سریع شورش مذاکره کند با این وعده که به شورشیان و به ویژه پریگوژین اجازه دهد (حداقل در حال حاضر) تحت پیگرد قرار نگیرند.   تمام این تحولات در مورد آن چه ممکن است اکنون در روسیه در حال وقوع باشد و آنچه پوتین ممکن است در آینده دنبال کند، به ما چه می‌گوید؟   پوتین در حالی که از نظر ما ممکن است ضعیف و ناکارآمد به نظر برسد بدون شک از کنترل خود بر رسانه‌های روسیه استفاده خواهد کرد تا شورش را به اوکراین، ناتو و دیگر دشمنان روسیه مرتبط سازد. او حتی ممکن است با انجام معامله با پریگوژین از تلفات جمعی در جنگ داخلی اجتناب کند. با چرخش داستان به بهترین شکل ممکن پوتین خود زنده خواهد ماند اگرچه اسطوره شایستگی او که به دقت ساخته شده آسیب خواهد دید.   با گذشت زمان این رخداد ممکن است باعث از بین رفتن اعتماد نخبگان روسیه به پوتین شود اگرچه بعید است که به زودی کودتایی آشکار علیه او رخ دهد. فراتر از این، عدم سازماندهی در واکنش به شورش کوتاه مدت پریگوژین تنها می‌تواند برای اوکراین مفید باشد. مزدوران واگنر یکی از معدود پیروزی‌های نظامی روسیه را در تصرف شهر باخموت چند ماه پیش به دست آوردند. اکنون آنان از میدان جنگ خارج شده اند. علاوه بر این، ممکن است شورش‌های نظامی بیشتری در راه باشند. اگرچه این پایان جنگ یا پوتین نیست، اما شورش واگنر ممکن است آغاز پایان هر دو را ثابت کند. کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: پوتین پریگوژین شده اند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۶۷۸۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سقوط پوتین؟ شاید آرزو بر جوانان عیب نیست / گورباچف مایه عبرت ولادیمیر پوتین شده است / چرا روسیه پوتین با شوروی در آستانه سقوط متفاوت است

به گزارش جماران، پیتر روتلند، استاد در دانشگاه وسلین و دانشیار مرکز دیویس برای مطالعات روسیه و اوراسیا در دانشگاه هاروارد در تازه ترین نوشتار برای Responsible Statecraft درباره خطرات توهم فروپاشی حکومت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نوشت:

ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیراً مقاله‌ای را با عنوان «رژیم شکننده پوتین» در فارن افرز منتشر کرده و استدلال کرده که مانند حکومت شوروی ، سیستم سیاسی پوتین نیز همیشه در آستانه فروپاشی است.  این استدلال بر اساس یک قیاس مستقیم تاریخی به دست می آید. نظام شوروی قوی و تغییرناپذیر به نظر می رسید و عملاً هیچ کس فروپاشی آن را پیش بینی نمی کرد  اما فروپاشید. به همین ترتیب، سیستم پوتین قوی و مقاوم به نظر می رسد و کمتر کسی می تواند فروپاشی آن را تصور کند. اما فروپاشی آن نیز رخ خواهد داد.

می توان فهمید که چرا این استدلال برای Foreign Affairs جذاب است. آرزو همیشه مخاطب را جذب می کند: مردم دوست دارند آنچه را که می خواهند بشنوند به آنها گفته شود. شاید بهتر باشد اینطور القا شود که بدون هیچ چشم‌اندازی برای یک ضد حمله موفق در اوکراین، محتمل‌ترین سناریو برای پیروزی اوکراین، فروپاشی رژیم در روسیه است.

قیاس های تاریخی می توانند جذاب اما گمراه کننده باشند زیرا ممکن است توجه ما را بر شباهت های سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوت های ساختاری را نادیده می گیرند. واقعیت این است که چندین جنبه مهم وجود دارد که رژیم پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی قرار دارد.

اولاً، میخائیل گورباچف تنها شش سال در قدرت بود و هرگز نتوانست کنترل مؤثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی و یا بوروکراسی در کل ایجاد کند. در نتیجه، ابتکارات سیاستی او با اجرای مؤثر همراه نشد و او را مجبور به اتخاذ اقدامات رادیکال‌تر کرد که کل سیستم را بی‌ثبات کرد. در مقابل، پوتین خیلی سریع پس از به قدرت رسیدن در سال 2000، کنترل قوی بر نخبگان رقیب اعمال و «عمود قدرت» را احیا کرد. او 24 سال است که این مسئولیت را بر عهده داشته است و اکثر تحلیلگران موافقند که پایه های نهادی رژیم پوتین قوی است و احتمالاً پس از مرگ بنیانگذار خود ، نیز جان سالم به در خواهد برد. دوم، یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این واقعیت بود که این شوروی در حال مبارزه با یک جنگ غیرقابل پیروزی در افغانستان بود که آن را مجبور به مذاکره با غرب کرد. روسیه در حال جنگ در اوکراین است در حالی که هنوز به پیروزی خود مطمئن است. سوم، اتحاد جماهیر شوروی ورشکست شده بود، کسری تجاری داشت و در خارج از کشور پول قرض می گرفت. اما اکنون علیرغم فشار تحریم های غرب، روسیه در سال گذشته 50 میلیارد دلار مازاد تجاری داشت. اقتصاد برنامه‌ریزی‌شده شوروی سفت و سخت و گودالی از یارانه‌های دولتی بود.  بر خلاف اتحاد جماهیر شوروی، روسیه دارای یک اقتصاد سرمایه داری پویا است که به خوبی با اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان آن در دور زدن تحریم های غرب ماهر شده اند. چهارم، اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که 52 درصد جمعیت آن را روس‌ها تشکیل می‌دادند. روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که روس ها 82 درصد از جمعیت آن را تشکیل می دهند.

مسلماً احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف، رهبر چچن را به یک رعیت وفادار مسکو تبدیل کرد، در مورد هر جانشینی صادق است:  بهتر است از جریان کمک های مسکو لذت ببرید و لامبورگینی بخرید تا اینکه آواره ای با جیب خالی باشید.  چچنی ها از جنگ های اول و دوم درس گرفته اند: استقلال طلبی ارزش تلاش ندارد. هیچ یک از جمهوری های قومی دیگر در فدراسیون روسیه علاقه ای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.

حمله 22 آوریل به تالار شهر کروکوس نه تنها یادآور این نکته بود که تروریسم اسلام گرا همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است، بلکه نشان دهنده شکست اطلاعاتی گسترده توسط سرویس های امنیتی روسیه بود. ایالات متحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حمله ای در راه است: آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالن های کنسرت در مسکو قرار می دادند. با این حال، حملاتی مانند کروکوس باعث تغییر رژیم در روسیه نمی شود.

تروریست ها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده اند. این نشان می دهد که 8 میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه هستند. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه با نیروی کار کم، حداقل در حال حاضر از چالش امنیتی آن بیشتر است.

شورش واگنر در ژوئن 2023 یک تحول خارق‌العاده بود؛ جدی‌ترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال 2000. ما هرگز نمی‌دانیم اگر او به کرملین می رسیدچه اتفاقی می‌افتاد. اگر یوگنی پریگوژین به عقب برنگشته بود، اما به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند چه سناریویی شکل گرفته بود.   آنچه ما می دانیم این است که قیام شکست خورد. پریگوژین مرده و دفن شده  و ثبات رژیم به سرعت برقرار شد.

اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین  پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما یک امر دور از ذهن باقی می ماند و نمی تواند به عنوان پایه ای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.

برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقع بینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری می کند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم  اما پوتین (و رئیس جمهور چین، شی جین پینگ) از اشتباهات گورباچف درس گرفته اند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض استوار کند که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد خواهد کرد.

دیگر خبرها

  • واقعاً روس ها درباره جنگ پوتین چه فکر می کنند؟/ سقوط مخاطبان تلویزیون دولتی در روسیه/ روس ها بیشتر چه کلماتی را در گوگل جست و جو می کنند؟
  • تماس تلفنی پوتین و امامعلی رحمان
  • ژنرال آمریکایی: پوتین با تجربه‌ترین دولتمرد جهان است
  • اینسایدر: برنامه پوتین جنگ همه‌جانبه با ناتو نیست، تضعیف درونی است
  • پایان پوتین؟!
  • کرملین: فشار آمریکا به متحدان روسیه بی‌نتیجه است
  • پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • سقوط پوتین؟ شاید آرزو بر جوانان عیب نیست / گورباچف مایه عبرت ولادیمیر پوتین شده است / چرا روسیه پوتین با شوروی در آستانه سقوط متفاوت است
  • تحلیلگر سابق سیا: غرب نفوذ پوتین را دست کم می‌گیرد